در انتظار «عصر آگاهی»

ری کورزویل، که در گوگل بر روی نوقشر کورتکس مصنوعی برای ساختن هوش مصنوعی بر اساس مدلهای بیولوژیکی کار میکنه، یک نویسنده و مخترع و همینطور یکی از برترین آینده‌پژوه‌های حال حاضر در جهان هست که ۲۰ دکترای افتخاری داره و از دست ۳ رییس‌جمهور آمریکا جوایزی رو دریافت کرده. کورزویل مجموعه‌ای از پیش‌بینی‌ها رو بر اساس نرخ رشد فناوری و احتمالات ممکن در آینده انجام داده (اینجا مطالعه کنید) که در حوالی سال ۲۰۴۵ و با وقوع پدیده‌ای به نام «تکینگی فناوری» به نوعی از بن‌بست میرسه. به این دلیل که نرخ رشد تکنولوژی در اون زمان به سطحی میرسه که خارج از توانایی فعلی ما برای محاسبه، برآورد و پیش‌بینی هست.

در این مطلب بخشی از پیش‌بینی‌های کورزویل در مورد آگاهی و ذهن رو سوژه کردم و به تبعات چنین پیشرفت‌هایی پرداختم تا توضیح بدم که چرا فکر می‌کنم عصر بعدی در تاریخ انسانی، «عصر آگاهی» خواهد بود.

 

عصر آگاهی | در نهایت همه چیز به آگاهی ختم خواهد شد

بر اساس پیش‌بینی‌های ری کورزویل، در اواخر دهه ۲۰۳۰ و اوایل دهه ۲۰۴۰ میلادی، ما به امکان دانلود آگاهی از ذهنمون و آپلود اون بر بستری دیگه (بیولوژیکی، مکانیکی، بیومکانیکی یا …) می‌رسیم. مثلا شما می‌تونید چیزی که هستید، ذهنتون، آگاهی یا هر چیزی که خودتون رو باهاش تعریف یا خطاب می‌کنید رو در یک کامپیوتر بارگذاری کنید.

ایده و سوال اصلی اینه که اگر قراره از اینجا که هستیم روزی به دانلود، آپلود و انتقال آگاهی برسیم، کی میگه که قرار نیست روزی هم به فروش، اشتراک، سرقت و خلق آگاهی برسیم؟!

در ادامه به بررسی این احتمالات در آینده‌ای که اون رو به عنوان عصر آگاهی (پس از ۲۰۵۰) نامگذاری کردم می‌پردازم. قبل از هر چیز لازم هست تاکید کنم که اونچه در ادامه میاد، تنها گمانه‌زنی‌ها و نظرات و برداشت‌های شخصی من هست و ادعایی در موردشون ندارم.

 

فروش آگاهی

در بخشی از زمان پس از سال ۲۰۴۵ و با رد شدن از تکینگی فناوری و با دستخوش قرار گرفتن تعاملات اجتماعی و مفاهیم انسانی، ممکن هست شاهد نسل جدیدی از انسان‌ها تحت عنوان «نوبشر» یا «نوانسان» باشیم. موجودی که احتمالا حداقل چند میلیون برابر سریع‌تر فکر میکنه و به حجمی از پردازش ذهنی در فضای ابری دسترسی داره که میلیاردها بار از مجموع هوش و حجم پردازش موجود در ذهن مجموع انسان‌های حال حاضر کره زمین بیشتر هست. چنین موجودی ممکن هست برای امرار معاش، ماجراجویی یا هر علت ناشناخته دیگه‌ای، به فروش آگاهی خودش متوسل بشه.

«خودفروشی» پس از ۲۰۴۵ شاید دیگه فقط به معنای ارائه جنسی خود به دیگری نباشه. بلکه به معنای ارائه ذهنی خود به دیگری هم باشه!

هیچ تا به حال فکر کردید چی میشد اگر می‌تونستید زندگی رو از دریچه‌ی چشم فرد دیگه‌ای ببینید و تجربه کنید؟ خاطراتش رو درست همونطور که لمس و تجربه کرده، لمس و تجربه کنید؟ یا در لحظه بدونید که اون آدم داره به چی فکر میکنه، چیکار میکنه و چه حسی داره؟ آدم‌های زیادی هستند که دیوانه چنین تجربه‌ای هستند، خصوصا تجربه زندگی افراد مشهور. پس اگر تقاضایی هست، حتما عرضه‌ای هم خواهد بود.

در همین مورد بخوانید  اسیر آگاهی | داستان کوتاه

اشتراک آگاهی - عصر آگاهی - Mohsen Elhamian - MohsenElhamian.com - سایت شخصی محسن الهامیان

 

اشتراک یا معامله آگاهی

حالت بالا ممکن هست در قالبی متفاوت و خارج از داد و ستد هم اتفاق بیافته. اینکه شما آگاهی و ذهن خودتون رو با فرد دیگه‌ای به اشتراک بذارید یا اینکه با فرد دیگه‌ای مثلا برای یک روز تعویض کنید.

روزی خواهد رسید که حتی جمله «هیچوقت نمی‌تونی من رو قضاوت کنی، چون نمی‌تونی جای من زندگی کنی!» هم دیگه درست نیست!

 

تحقیقات پلیسی

بدون توجه به اینکه شنود و جاسوسی دولت‌ها و شرکت‌ها بر روی افراد چقدر گسترده و فراگیر خواهد شد، شاید روزی تحقیقات پلیسی تنها با بررسی آگاهی فرد به نتیجه برسه. شاید تنها یک حکم دادگاه برای تفتیش آگاهی، کارآگاهان و بازجوها رو به اطلاعات مورد نیازشون در ذهن افراد برسونه. شاید هم به همون حکم دادگاه هم نیاز نباشه. مثل تماشاگرها در سریال زیبای فرینج.

 

مجازات و شکنجه

از طرفی ممکن هست این انتقال ساده آگاهی پس از تکینگی، نسل تازه‌ای از مجازات‌های مجرمین و محکومین رو به همراه بیاره. مثلا شاید حکم دادگاه برای قاتل چند دختربچه، ۸ بار جای‌گذاری آگاهی شبیه‌سازی شده یک برده در دوران مصر باستان در ذهنش باشه! حتی تصور چنین مجازاتی هم سخت هست.

راستی … از کجا معلوم که زندگی فعلیمون، یه آگاهی شبیه‌سازی شده برای مجازات خود واقعیمون در آینده نیست؟

شکنجه و مجازات آگاهی - عصر آگاهی - Mohsen Elhamian - MohsenElhamian.com - سایت شخصی محسن الهامیان

در قسمت White Christmas از سریال زیبای Black Mirror، نسخه‌ای از آگاهی افراد به بردگی گرفته میشه

 

سرقت یا نابودی آگاهی

اگر فرض رو بر این گرفته باشیم که ممکن هست نیروهای پلیس و ماموران امنیتی به امکان بررسی و تفتیش آگاهی افراد دسترسی داشته باشند، پس قاعدتا باید برای مجرمین و تبهکاران نیز امکانی برای سرقت آگاهی افراد باشه. آدمهایی که آگاهی‌های دیگران رو به سرقت میبرن تا در بازار سیاه به فروش برسونن. همینطور ممکن هست آگاهی افراد بلندمرتبه برای اخاذی یا اهداف خرابکارانه به سرقت بره یا به کلی نابود بشه.

برام سوال شد انسانی که آگاهیش کاملا نابود شده چطوریه؟ مثل یک نوزاد تازه به دنیا اومده یا یک جنین؟

 

در همین مورد بخوانید  تکامل پنهان | داستان کوتاه

فروشگاه‌ها و اپ‌های آگاهی

امروز فروشگاه‌هایی مثل دیجیکالا و بامیلو و همینطور اپ‌هایی مثل دیوار و شیپور رو داریم که دوچرخه، کمد، ماشین، لپ‌تاپ و … رو می‌فروشند.

ممکن هست در عصر آگاهی شاهد فروشگاه‌ها و اپ‌هایی باشیم که آگاهی و لوازم جانبیش رو میفروشن.

مثلا شاید روزی چنین آگهی‌هایی رو ببینیم:

«فروش آگاهی بسیار سطح بالا
مال خودم نیست. از یه خانم دکتر خریدم. قبلا تو موسسه «هوش کیهانی» کار میکرده و چون میخواسته یه زندگی عادی رو تجربه کنه فروختش.
پر از دیدگاه‌ها و جهان‌بینی منحصربفرده. مشخصه که اطلاعات سری موسسه «هوش کیهانی» رو از روش پاک کردن، ولی روزمره‌های کاریش هست.
اگر پولتون نقد باشه، برای اطمینان از شبیه‌سازی نبودن آگاهی، اجازه یک روز تست رایگان هم میدم.
فقط مشتری واقعی ارتباط بگیره لطفا»

مشخص هست که اون روی سکه هم هست و ممکنه آگاهی‌های به سرقت رفته در یک بازار سیاه با قیمت پایین‌تری معامله بشه.

 

پرورش آگاهی

انتظار میره پس از سال ۲۰۳۰ و با جای‌گذاری نانوبات‌ها در مغز و انتقال پیام‌ها به شیوه الکترونیکی (در اینجا بخونید در موردش)، قابلیت‌هایی تخیلی و خارج از انتظار به ما اضافه بشه. برای مثال، فردی که به چنین تکنولوژی مجهز بشه، میتونه به صورت همزمان چند آواتار داشته باشه. یکی از اونها مشغول پیگیری اخبار روز، یکی مشغول خواندن ویکی‌پدیا، یکی مشغول صحبت با دوستش و … به همین شکل.

همچنین انتظار میره تا همون ۲۰۳۰ بتونیم با هزینه‌ای حدود ۱۰۰۰ دلار، توان پردازشی معادل توان پردازشی مغز انسان رو اون هم در فضای ابری خریداری کنیم (در اینجا بشنوید در موردش). پس احتمالا هر فرد میتونه با خرید هر نمونه از اینها (و نسل‌های بعدی قدرتمندترش) چند اواتار دیگه هم در اختیار داشته باشه و هر آواتار به نوعی آگاهی منحصر بفرد خودش رو داشته باشه.

شاید بشه فرض کرد که در ادامه این مسیر، شغلی به اسم «پرورش آگاهی» یا «طراح آگاهی» داشته باشیم. افراد یا شرکت‌هایی که به ایجاد زنجیره‌ای از تجربه‌ها و رخدادها برای یک آواتار، برای خلق یک آگاهی با ویژگی‌های منحصربفرد و در نهایت فروش اون می‌پردازند.

شاید روزی عنوان شغلی شبیه به این هم وجود داشته باشه: «فریلنسر طراح آگاهی»

راستی هیچکدوم از شما هست که برای اون موقع قول طراحی یه آگاهی مربوط به دوران جنگ جهانی دوم رو بهم بده؟ ترجیحا مربوط به یکی از سربازهای نزدیک به هیتلر باشه. خیلی دوست دارم تجربه‌ش کنم و پول خوبی هم براش میدم. 😉

در همین مورد بخوانید  اگر برای ما هم اتفاق افتاد چی؟!

پرورش آگاهی - عصر آگاهی - Mohsen Elhamian - MohsenElhamian.com - سایت شخصی محسن الهامیان

 

بازآفرینی آگاهی

و در نهایت شاید متعالی‌ترین پیشرفت در عصر آگاهی، بازآفرینی آگاهی افراد فوت شده باشه. شاید بتونیم به راهی دست پیدا کنیم که آگاهی افراد فوت شده رو بازآفرینی کنیم یا حداقل شبیه‌سازی کنیم. شاید آگاهی افراد فوت شده کاملا از بین نرفته باشه و به شکلی قابل دسترسی باشه. فراموش نکنید که ما هنوز چیز زیادی از آگاهی نمی‌دونیم و احتمالات زیادی در موردش ممکن هست.

نظرتون با برگردوندن نیکولا تسلا چیه؟ اگر اون نابغه رو به عصر بعد از تکینگی فناوری (عصر آگاهی) بیاریم چی میشه؟

 

 

نتیجه‌گیری

همونطور که در اولین تیتر گفتم، به نظر میاد که در عصر بعدی که از حدود ۲۰۴۰ تا ۲۰۵۰ به وضوح حس خواهد شد، همه چیز به آگاهی ختم خواهد شد. هر روز که بگذره، موضوعات ما ارتباط مستقیم‌تری با آگاهی ما پیدا خواهند کرد و موضوعاتی مثل خلاقیت، بینش، جهان‌بینی و امثال اونها از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند شد. در عصر آگاهی، هرچند که ما مدام شناخت بهتری نسبت به مفاهیمی مثل آگاهی و ذهن پیدا خواهیم کرد، اما حتی آگاهی هم شکل، کاربرد و معناهای متفاوتی پیدا خواهد کرد.

در این مطلب سعی کردم مفهوم و اصطلاحی به نام «عصر آگاهی» رو معرفی کنم و کمی در مورد ذهنیتی که در موردش دارم اطلاعات بدم، تا بتونم در مطالب بعدی به شکل واضح‌تری دیدگاه‌هام نسبت به این بازه در آینده و تغییراتش رو بگم. در مطالب آینده خودم سعی می‌کنم بیشتر به این موضوع بپردازم. امیدوارم مثل گذشته با من همراه باشید.

 

 

پی‌نوشت:

۱. این مطلب به عنوان یک نمونه از «بهترین سوژه‌ها برای نوشتن در سایت شخصی» آماده شد.

 

 

«هر سه‌شنبه شب، ساعت ۲۰:۲۰، مهمون من باشید در بخش بلاگ سایتم، با یه مطلب جدید. شااااید بعضی وقت‌ها خارج از این زمان‌بندی هم نوشتم؛ چک کنید. :دی
اگر هم دوست دارید از نوشته‌های جدید مطلع بشید، هم می‌تونید یه ایمیل با عنوان «خبرم کن» به Hi@MohsenElhamian.com بزنید تا ارسالل مطالبب جدید رو از طریق ایمیل بهتون خبر بدم، هم می‌تونید به این کانال تلگرامی بیاید.»

12 دیدگاه دربارهٔ «در انتظار «عصر آگاهی»»

  1. اون قسمت پرورش آگاهی از همه شاید جالب تر باشه و شاید تا حدودی ترسناک
    زندگی تو دنیایی با این ابعاد خیلی سخته

    1. آره موافقم باهات در مورد پرورش آگاهی 😉
      اینکه بتونی زندگی در تمام اعصار با جهان‌بینی‌های مختلف رو تجربه کنی، بی‌نظیره. در همین مورد، این تیکه از مطلبم

      “راستی … از کجا معلوم که زندگی فعلیمون، یه آگاهی شبیه‌سازی شده برای مجازات خود واقعیمون در آینده نیست؟”

      هم خیلی برام سوال شده و ذهنم رو درگیر کرده.

  2. چقدر جالب خیلی وقتها تمرین میکنم زندگی و احساس در لحظه آدمها را از دریچه چشم اونا لمس و تجربه کنم….. همینطور در مورد آگاه شدن از توانایی سوییچ کردن روی بی نهایت آگاهی موجود همزمان هم فکر میکنم… با این تعریف نیستی وجود نداره و مرگ فقط یک وضعیت نسبی برای کساییه که هم زمان سوییچ نکردن
    زندگی آگاهی جاری همیشه زنده است در حال سوییچ کردن روی سطوح مختلف ارتعاش

    1. ممنون بابت نظرتون
      دنیای آینده پر از سناریوهای متفاوت و دور از ذهن هست که داشتن ذهن و نگاهی آزاد و باز، در طرح شدن و آگاهی از احتمالات آینده‌مون کمک میکنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *