تکینگی فناوری فرضیهای است که معتقد است انقلاب بعدی تاریخ بشر بر اثر شکلگیری هوشی برتر از انسان امروزی (سایبورگها، هوش مصنوعی یا …) رخ میدهد و حجم اتفاقها پس از آن به قدری زیاد است که قابل پیشبینی نیستند. قصد دارم در این مطلب به توضیح این فرضیه و حواشی مرتبط با آن بپردازم.
اهمیت تفکر آینده در آیندهپژوهی فناوری
تفکر آینده
لطفا در مورد گذشته فکر کنید. در مورد دیروز چقدر میدانید؟ اگر به یک هفته پیش برمیگشتید چه تصمیمهایی را تغییر میدادید؟ یک ماه پیش چه انتخابهای متفاوتی میکردید و یک سال قبل چه تغییرهایی در اهداف خود میدادید؟ به نظرتان تصمیمهای مردم و افراد در یک قرن گذشته تا چه حد درست و تا چه حد غلط بوده است؟
لطفا در مورد فردا فکر کنید. فردا چطور خواهد بود؟ هفته بعد چطور؟ نظرتان در مورد فکر کردن در مورد یک ماه بعد یا یک سال بعد چیست؟ اصلا قرن بعد دنیا چگونه خواهد بود؟
فرض کنید تصویر زیر، یک نمودار بورسی است. این تصویر را به هر کسی که نشان دهید با قطعیت به شما میگوید که بایستی سهم را در نقاط سبز رنگ بخرید و در نقاط قرمز رنگ آن را بفروشید. اما در مورد نقطه نارنجی رنگ چه؟
آینده، وادی عدم قطعیتهاست. فردا شاید روز ترفیع شغلی باشد یا روز اخراج شدن از محل کارتان. هفته بعد ممکن است شریک آینده زندگی خود را بیابید یا رابطهای عمیق و طولانی به پایان راه خود برسد. یک ماه دیگر شاید خوشحالتر باشید یا غمگینتر و یک سال بعد ممکن است پیشرفت کرده باشید یا پسرفت. یک قرن بعد ممکن است نام شما در تاریخ ماندگار شده باشد و ممکن است هیچکس شما را به خاطر نیاورد.
عدم قطعیتی که در بالا در مورد آن صحبت کردیم را به خانواده، شرکت، رشته کاری، شهر، ارزشها و کشور خود نیز بسط دهید. در این بین مهمترین نکته، فهم این حقیقت است که همه روی نمودار پارسال برنده هستند، اما برندههای واقعی کسانی هستند که تصمیم درست را در نقطه نارنجیرنگ میگیرند. آنها کسانی هستند که نسبت به دیگران «تفکر آینده» را بهتر میشناسند، شناخت بهتری نسبت به سناریوهای محتمل آن دارند و انتخابهای بهتری را منتج از این دانش اتخاذ میکنند.
اما تفکر آینده چیست و چه خصوصیاتی دارد؟ اگرچه در این مقاله فرصت بررسی کامل این موضوع نیست، اما برخی از مهمترین عناصر در تفکر آینده که آشنایی با آنها در ابتدای راه ضروری به نظر میرسد را از نظر خواهیم گذراند.
متخصص نباشید!
دکتر محسن طاهری، عضو هیات علمی و مدیر گروه آیندهپژوهی دانشگاه اصفهان در این مورد اینگونه توضیح میدهد:
« اگر یک متخصص شناخته شده در سطح جهانی، آینده را پیشگویی کند، احتمال قابل توجهی وجود دارد که آن پیشگویی اشتباه از آب در بیاید. علی رغم انتظار ما از متخصصان، آنها در مورد آینده مرتکب اشتباه میشوند. اما چرا؟
به لحاظ تاریخی شواهد علمی نشان میدهند که مناسبترین افراد برای پیشبینی اتفاقات آینده، کسانی هستند که در همه زمینهها دستی بر آتش دارند و به اصطلاح اطلاعات عمومی بالایی دارند و نه اینکه لزوما متخصص در یک زمینه باشند. این مسئله میتواند یک دلیل هم داشته باشد: این جور آدمها مثل متخصصان بر روی یک حوزه خاص تعصب ندارند.
ممکن است فکر کنیم متخصصان یک حوزه خاص میتوانند حداقل در حوزهای که سالها در آن مشغول به کار هستند، دست به پیشگوییهای دقیقی بزنند. اما نتایج یک پژوهش علمی که از سال ۱۹۸۴ شروع شد و بیست سال به طول انجامید، کاملا مخالف این دیدگاه است. نتایج این تحقیق کاملا به نفع «عامگرایان (به انگلیسی: Generalists)» بود. یک دلیل عمده این نتایج، این است که عامگرایان که حوزههای وسیعی از دانش را مطالعه میکنند، معمولا میتوانند از اشتباهات خود درس بگیرند، اما متخصصان حرفه ای، جهانبینیِ شکلگرفتهای دارند و آنقدر اعتماد به نفس کاذب دارند که آنها را از دیدن تغییرات کوچکِ غیرقابل پیشبینی باز میدارد.»
آیندهها به جای آینده
همانطور که گفته شد، آینده وادی عدم قطعیتهاست. شما نمیتوانید مطمئن باشید در آینده دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد، پس آیندهای وجود ندارد، بلکه آیندهها وجود دارند که هر کدام از آنها درصد احتمال و شرایط لازم مرتبط با خود را برای وقوع دارند. این موضوع حتی در ترسیم و برآورد ما از آیندههای بدیل نیز مصداق دارد. در شکلگیری آیندههای بدیل برخی ممکن است بر «آیندههای شخصی» خود تاکید کنند، برخی بر «آیندههای فرهنگی» تاکید کنند و برخی بر «آیندههای جغرافیایی» یا «آیندههای فناورانه» یا «آیندههای اجتماعی» یا «آیندههای معنوی» و سایر رویکردهای محتمل در نگاه به آینده که هر کدام از آنها آینده بدیلی متفاوت میسازند. کما اینکه در بحث آیندهپژوهی نیز گونههای متفاوتی از آینده، همچون «آیندههای دلخواه»، «آیندههای عقلایی»، «آیندههای ممکن» و «آیندههای محتمل» داریم که پرداختن به آنها در این مقال نمیگنجد.
لذا در تفکری سالم در مورد آینده، ضروری است متوجه این نکته باشیم که آیندههای بدیل بسیاری وجود دارند و هیچ آینده قطعی و صد در صدی وجود ندارد و تعصب در مورد یکی از آنها دامی در راه تفکر آینده است. از همین رو لازم است تاکید کنم که آنچه در ادامه مطلب در مورد تکینگی فناوری تقدیم حضور شما خواهد شد، تنها یکی از آیندههای ممکن است و ناقض یا مانع سایر روایتهای موجود از آینده نیست.
چه میشود اگر؟
یک تمرین ذهنی برای تفکر آینده، پرسیدن مداوم سوال «چه میشود اگر …؟» در مواجهه با رویدادهای زمان حال و آیندههای ممکن است. دغدغه ذهنی مداوم در خصوص تبعات و عاقبت رویدادها در آینده، در نهایت منجر به افزایش و ترویج تفکر آینده میشود.
پیشنهاد میکنم در طول مطلب، در مواجهه با هر مبحث، این سوال را از دریچه دغدغههای فردی، شرکتی، جغرافیایی و … خود بپرسید و تاثیرات آن را بر زندگی خود، شهر، جامعه و شغلی که دارید بررسی کنید تا خروجیها و برداشتهای بیشتری از آنچه به اتفاق یکدیگر بررسی خواهیم کرد داشته باشید.
آیندهپژوهی
آیندهپژوهی، هیچ ربطی به ستارهشناسی، طالعبینی یا پیشگوییهای عقیدتی ندارد و البته هیچ ارتباطی هم با سبک هنری فیوچریسم که یک سبک هنری مربوط به اوایل قرن بیستم است نیز ندارد.
در میان تعاریف و برداشتهای متفاوتی که از آیندهپژوهی وجود دارد، ویکیپدیای فارسی در توضیح آیندهپژوهی چنین میگوید: «آیندهپژوهی (به انگلیسی: Futures studies) شامل مجموعه تلاشهایی است که با جستجوی منابع، الگوها و عوامل تغییر یا ثبات، به تجسم آیندههای بالقوه و برنامهریزی برای آنها میپردازد. آیندهپژوهی بازتابدهنده چگونگی زایش واقعیت «فردا» از دل تغییر (یا ثبات) «امروز» است.
آیندهپژوهی برابر عبارت لاتین «Futures Study» است. واژه جمع Futures به این دلیل استفاده شدهاست که با بهرهگیری از طیف وسیعی از روشها و بهجای تصور «تنها یک آینده»، به گمانهزنیهای نظاممند و خردورزانه، در مورد نه تنها«یک آینده» بلکه «چندین آینده متصور» مبادرت میشود.»
آیندهپژوهی آینده را پیشبینی نمیکند، بلکه محدوده ای از آیندههای محتمل و قابل ظهور را بررسی میکند. در تفسیر لغت Forecast صرفا یک پیشبینی مطرح شده اما Foresight به معنی توانایی پیشبینی یا مهیا شدن عاقلانه برای آینده است. به عبارت بهتر میتوان گفت Forecast یک پیشبینی است که بر اساس معیارهایی همچون حقایق یا تجارب انجام میشود، اما Foresight یک چشمانداز است که ضرورتا بر مبنای یک دوربینی شکل میگیرد. آیندهنگاری یا Foresight با پویش سیگنالهای ضعیف آغاز میشود و سپس سعی میشود احتمالات ناشی از تغیراتی که بر ما اثرگذار هستند، درک شود.
اگرچه آیندهپژوهی در ایران بیشتر به عنوان یک رشته دانشگاهی شناخته شده است، اما بسیاری از آیندهپژوههای مطرح جهان همچون ضیاءالدین سردار نه تنها قائل به رشته آیندهپژوهی نیستند، بلکه اصولا با رشتگی و رشته زدگی در خود محیطهای دانشگاهی نیز مخالفاند. چون معتقدند رشتهای دانشگاهی، هم مسائل و هم پاسخها را از دریچه خود میبیند.
از آنجایی که بررسی بیشتر آیندهپژوهی در این مقاله میسر نیست، منابع زیر میتوانند گزینههای مناسبی برای آن دسته از علاقمندان باشند که تمایل به مطالعهای مبسوطتر پیرامون این موضوع دارند.
مواردی همچون «مبانی آیندهپژوهی» نوشته «وندل بل»، «دانش پایه آیندهپژوهی» نوشته «ریچارد اسلاتر»، «وضعیت آینده» کاری از «پروژه هزاره واشنگتن دی. سی»، «قفسه کتاب آیندهپژوهی» آرشیوی از کتابهای حوزه آیندهپژوهی تهیه شده توسط «وبسایت فدراسیون جهانی آیندهپژوهی» و «فورویکی» پایگاهی آزاد برای توسعه آیندهپژوهی و ویکی آیندهنگاری، از بهترین منابع موجود در این زمینه هستند.
همچنین ضیاءالدین سردار در کتاب خود با عنوان «آینده: تمام آنچه اهمیت دارد»، ۱۰۰ منبع برتر برای مطالعه در حوزه آیندهپژوهی را معرفی میکند که ۵ مورد ابتدایی این لیست نیز از همین کتاب برداشته شده بودند.
تکینگی فناوری و ری کورزویل
اما مرد شماره یک در مورد موضوع تکینگی فناوری بدون شک «ری کورزویل (به انگلیسی:Ray Kurzweil)» است. ری کورزویل یک دیوانه نیست! او یکی از فناورهای آگاه جهان است که درکی قوی از پتانسیل فناوریهای رو به رشد دارد و میداند تکنولوژی چگونه جوامع آینده را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بیلگیتس، کورزویل را بهترین پیشبینی کننده آینده هوش مصنوعی معرفی میکند و نسبت به پیشبینیهای او که فراتر از هوش مصنوعی هستند شگفتزده است.
او کسی است که ۲۰ دکترای افتخاری دریافت کرده است و از سه رئیس جمهور ایالات متحده جوایز ارزشمندی به او اهدا شده است. کورزویل مدالهای بسیاری را کسب کرده است. از جمله در سال ۱۹۹۹، مدال ملی فناوری و نوآوری را نصیب خود کرد. او ۷ کتاب ارزشمند و پرفروش در حوزه تکنولوژی دارد و مخترع اصلی بسیاری از فناوریها از جمله اسکنرهای مسطح، ماشینهای تبدیل چاپ به گفتار و غیره است. او همچنین یکی از بنیانگذاران دانشگاه تکینگی است و مستقیما توسط لری پیج برای «توسعه هوش مصنوعی گوگل در زمینه درک زبان» انتخاب شده است.
اختراعاتی همچون OCR، Text To Speech Synthesizer (تبدیل متن به گفتار) و … برخی از کارهای او در دهه هفتاد و هشتاد میلادی بودند. او در دهه هشتاد میلادی پیرو علاقمندی خود به «قانون مور»، تحقیقاتی را آغاز کرد و کوشید به این سوال اساسی پاسخ دهد که آیا میتوان الگوهایی مشابه این قانون در سایر موارد و حوزهها یافت یا خیر؟
قانون مور (به انگلیسی: Moore’s Law) که نخستین بار گوردون مور، از بنیانگذاران شرکت اینتل، در سال ۱۹۶۵ آن را ارائه کرد، قاعدهای سرانگشتی است که بیان میکند تعداد ترانزیستورهای روی یک تراشه با مساحت ثابت، هر دو سال، به طور تقریبی دو برابر میشود. مقالهای که گوردون مور در آن به این قانون اشاره کرده بود، تنها ۶ سال پس از ساخت اولین تراشه الکترونیکی منتشر شد.
ری کورزویل نتایج تحقیقات خود را در سال ۱۹۹۰ در کتابی به نام عصر ماشینهای هوشمند (به انگلیسی:The Age of Intelligent Machines) منتشر کرد که سر و صدای زیادی در محافل علمی جهان به راه انداخت. کتاب او در سال ۱۹۹۹ به نام «عصر ماشینهای معنوی (به انگلیسی:The Age of Spiritual Machines)» که به فارسی نیز ترجمه شده است باعث آشنایی عموم با کورزویل و ادعاهای او شد. او در این کتاب اولین گفتمان خود پیرامون موضوع تکینگی فناوری را آغاز کرد و بعدها در سال ۲۰۰۵ با انتشار کتاب «تگینگی نزدیک است (به انگلیسی: The Singularity Is Near: When Humans Transcend Biology)» به شکل مفصلتری به این موضوع پرداخت. کتاب «تکینگی نزدیک است» به درخواست انتشارات پنگوئن و به قصد پیشبینی آینده تا سال ۲۱۰۰ آغاز شد اما در خلال انجام کار مشخص شد که به دلایلی امکان پیشبینی رویدادها پس از سال ۲۰۴۵ مقدور نیست. ری کورزویل اسم این بازه زمانی را «تکینگی فناوری (به انگلیسی: Technological Singularity)» گذاشت.
وی به خاطر پیشبینیهای دقیقش در سطح جهانی شهرت پیدا کرده ست. برای مثال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ظهور دستیارهای دیجیتال مانند سیری و الکسا، اختراع سیستمهای واقعیت مجازی و پیروزی کامپیوتر بر انسان در بازی شطرنج از پیشبینیهای درست وی بودهاند. البته او اشتباههایی نیز داشته است؛ از جمله اینکه پیشبینی کرده بود که در سال ۲۰۰۹ یک شرکت آمریکایی خواهد تواست به ارزش یک تریلیون دلار برسد.
کورزویل در سال ۲۰۱۰ فایلی منتشر کرد و نتیجه ۱۴۷ پیشبینی خود تا آن زمان را مشخص کرد که بر اساس این گزارش ۱۱۵ پیشبینی کاملا درست، ۱۲ پیشبینی تقریبا درست، ۱۷ پیشبینی تا اندازهای درست و ۳ پیشبینی او اشتباه از آب درآمدند. با این آمار میتوان گفت که دقت پیشبینیهای ری کورزویل تقریبا ۸۶٪ است.
اهمیت تفکر نمایی در آیندهپژوهی فناوری
از تفکر خطی تا تفکر نمایی
تفکر نمایی یکی از شاخصههای تفکر آینده است و به زعم بسیاری از آیندهپژوهها، مهمترین شاخصه تفکر آینده، تفکر نمایی است.
بگذارید باز هم در ابتدا نگاهی به گذشته بیاندازیم. دنیای گذشته (مثلا عصر کشاورزی) چگونه بود؟ در چنین دنیایی ارتباطات «محلی» بود. زیرا دامنه ارتباطات و میزان داد و ستدِ کسب و کار ما تا اندازهای بود که امکان جابجایی داشتیم یا وابسته به این بود که خودِ ما یا یک پیک یا کاروان تجاری ما تا چه اندازهای میتوانستیم برای خبر گرفتن یا تجارت کردن سفر کنیم. دنیای گذشته علاوه بر «محلی» بودن، «خطی» نیز بود. به این معنی که حجم تغییرات اندک بود و میزان رخداد رویدادهای برهمزننده کم بود. چنین موضوعی سبب میشد که اگر مثلا شما در این دوران یک دامدار بودید، میتوانستید با دقت خوبی بگویید که فرزندتان و نوهتان هم دامدار خواهند بود یا نهایتا تعداد گوسفندهای گله آنها بیشتر خواهد شد.
اما دنیای امروز ما چگونه است و چه تغییراتی کرده است؟ آیا مانند دنیای گذشته محلی و خطی است؟ خیر، دنیای امروز ما «جهانی» و «نمایی» است. «جهانی» به این معنا که به لطف تکنولوژی و رسانهها شما میتوانید از هر کجای دنیا خبر بگیرید و با هر کدام از عزیزان خود ارتباط برقرار کنید. همچنین اگر کسب و کاری به اندازه کافی خوب داشته باشید، میتوانید محصول خود را به تمام مردمان جهان عرضه کنید. «نمایی» بودن دنیای امروز ما نیز به این معنا است که حجم تغییرات و رخداد رویدادهای برهمزننده و اختراعها و اکتشافهای جدید در آن به شکل خیرهکنندهای بالاست. هیچکدام از شما میتوانید حدس بزنید که فرزند، نوه یا عزیزان شما ۲۰ یا ۵۰ سال بعد چه شغلی خواهند داشت؟
پس هماهنطور که گفته شد ما در طول تاریخ از دنیایی «محلی» و «خطی» به دنیایی «جهانی» و «نمایی» گذر کردهایم. رشد نمایی دنیای امروز ما در موضوعات متفاوتی همچون علوم مختلف، صنایع گوناگون، اختراعها و اکتشافهای نو، گسترش کسب و کارها و فناوریهای جدید و حتی رشد نمایی مفاهیم اجتماعی و اقتصادی دیده میشود.
اما چه شواهدی برای این ادعا وجود دارد؟ در ادامه برخی از آنها را مرور میکنیم.
رشد نمایی فناوریهای نوین
اگرچه شاید همه شما یکی از آن تصاویر مقایسه کامپیوترها یا حافظههای قدیمی در ابعاد یک اتاق با نسلهای فعلی بند انگشتی آنها را دیده باشید، اما رشد نمایی فناوریهای نوین منحصر به این موارد نیست. از کاهش هزینه چند ده برابری رباتهای صنعتی تا کاهش هزینه چند ده هزار برابری توالییابی دیانای (DNA Sequencing) و حتی کاهش هزینه چند صد هزار برابری گرافین، تنها گوشهای از مثالهای بیشمار موجود در این حوزه هستند. چیزی حدود ۱۶ سال (از ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۲) طول کشید تا به رقم یک میلیارد مشترک تلفنهای هوشمند برسیم اما رسیدن دوباره به این رقم و رد شدن از آستانه ۲ میلیارد مشترک تلفنهای هوشمند، تنها ۴ سال زمان برد. چیزی که امکان نداشت با نگرش و تفکری خطی در ده سال پیش، وقوع آن را در چنین زمان کوتاهی متصور شویم.
در این فایل و این صفحه میتوانید بیشتر در این مورد مطالعه کنید.
رشد نمایی گسترش فناوری
آنچه در دنیای نمایی امروز ما در حال وقوع است فقط منحصر به رشد نمایی فناوریهای نوین نیست، بلکه مربوط به رشد نمایی گسترش این فناوریها نیز میباشد. اگر بخواهیم در طول تاریخ بررسی کنیم و ببینیم که چقدر زمان لازم است تا یکچهارم جمعیت کره زمین به یک تغییر جدید دسترسی پیدا کنند، با رشدی نمایی در این حوزه نیز مواجه میشویم. برآوردی حدودی نشان میدهد که دسترسی یکچهارم جمعیت کره زمین به زبان و نوشتار هزاران سال، چاپ ۴۰۰ سال، تلفن ۵۰ سال، تلفن همراه ۷ سال و شبکههای اجتماعی ۳ سال زمان برده است. لازم به یادآوری است که مفهوم «دسترسی» در اینجا با «کاربر بودن» متفاوت است.
در این صفحه میتوانید بیشتر در این مورد مطالعه کنید.
رشد نمایی مفاهیم اجتماعی و اقتصادی
میزان اطلاعاتی که امروز در گوشی هوشمند خود در اختیار دارید، آرزوی رویایی و دیرین بسیاری از رهبران جهان در ۲۵ سال پیش بود (+ویدئو). در طول صد سال گذشته به طور تقریبی میانگین عمر انسان ۲ برابر افزایش پیدا کرده، مرگ در نوزادی و هزینه تامین غذا ۱۰ برابر کاهش پیدا کرده، قیمت برق ۲۰ برابر کاهش پیدا کرده، قیمت حمل و نقل ۱۰۰ برابر کاهش پیدا کرده و قیمت ارتباطات ۱۰۰۰ برابر کاهش پیدا کرده است. ۱۰۰ سال پیش ارسال کلمههای این جمله به فردی دیگر ۵۰ دلار هزینه داشت و در ۱۳۰ سال گذشته میزان سواد از ۲۵٪ به بالای ۸۰٪ رسیده است. همه این موارد باعث شده است که حتی مفاهیمی مانند فقر نیز تغییر کنند و امروز بخش قابل توجهی از افرادی که مطابق تعاریف جدید زیر خط فقر تلقی میشوند، به مسکن، خوراک، برق، گاز، تلفن هوشمند، خودرو و … دسترسی داشته باشند. در واقع کیفیت زندگی که امروز شما تجربه میکنید از کیفیت زندگی پادشاهان و امپراطورهای ۱۰۰ سال گذشته بارها بالاتر است؛ زیرا انسانی که هزاران سال پیش در جنگلها در پی شکار به صدای پای حیوانات گوش میداد، امروز آموخته است که به شکار امواج گرانشی بپردازد.
نکات مهم رشد نمایی
اما تفکر نمایی چیست و چه خصوصیاتی دارد؟ برای داشتن تفکری نمایی، دانستن برخی مفاهیم و آگاهی نسبت به آنها ضروری است. این موارد بیش از هر چیزی به ذهنیت و جهانبینی شما در دیدن، پیگیری و تفسیر روندها و رخدادهای دنیای پیرامون شما مربوط میشود. در ادامه به برخی از مهمترین موارد آنها اشاره میکنیم.
آرامش قبل از طوفان
سالهای ابتدایی یک روند در رشد نمایی بسیار آرام و با نرخ رشد پایین است. این همان جایی است که بسیاری آن ترند، روند، فناوری یا کسب و کار را جدی نمیگیرند و آن را دست میاندازند. همان جایی که بیشتر کسب و کارهای نوپا زمین میخورند یا نا امید از کسب نتیجه، کار را رها میکنند. اما پس از گذار از این دوره و رسیدن به شیب نمودار نمایی و نقطه تقاطع با نمودار خطی (ارجاع به تصویر شاخص مطلب) همه چیز تغییر میکند و اصطلاحا «برهمزنندگی» رخ میدهد.
تفاوت تفکر خطی و تفکر نمایی
به واسطه قرنها حجم تغییرات آهسته در طول تکامل انسان و همچنین نیاز روانی ما به داشتن «احساس کنترل بر شرایط»، ذهن ما عادت به خطی دیدن موضوعات دارد و در دیدن روند نمایی و تبعات آن چندان خوب عمل نمیکند. در تفکری خطی شما تنها با استناد به نتایج قبلی برآورد و پیشنگری میکنید، اما در تفکری نمایی شما علاوه بر استناد به نتایج قبلی، به پتانسیلهای فعلی منتج از نتایج قبلی و همینطور سناریوها و رخدادهای ممکن آینده نیز نگاه ویژهای دارید.
بگذارید با مثالی این موضوع را دقیقتر بررسی کنیم. در داستانها داریم که در دورانی بسیار دور پادشاهی مقتدر از هندوستان که از حرکتهای زیرکانه و استراتژیهای متفاوت بازی شطرنج به وجد آمده بود، دستور داد که حکیمی که آن بازی را ساخته بود (و از قضا هندی نیز بود) را به نزد او بیاورند تا به او پاداشی در خور بازی خارقالعادهاش بدهد. حکیم پس از شرفیابی نزد پادشاه برای پاداش از او خواست که در خانه اول شطرنج ۱ گندم و در خانه دوم آن ۲ گندم و در خانه سوم ۴ گندم بگذارند و همینطور تا ۶۴ خانه شطرنج پیش بروند. شاه ابتدا ضمن گلایه از پاداش اندکی که حکیم خواسته است درخواست او را پذیرفت، اما پس از محاسبه متوجه شدند که اگر کل کره زمین را زیر کشت گندم ببرند نیز قادر به اجابت خواسته حکیم نیستند. تفکر نمایی نیز چنین تاثیری دارد.
برای مثال در تفکری خطی، اگر من یک کشاورز باشم و امسال ۲۰۰ کیلو هندوانه برداشت کنم، سال بعد نیز به همین منوال خواهد بود و سال بعد نیز همینطور. اما در تفکری نمایی این واقعیت مورد توجه است که اگر من امسال ۲۰۰ کیلو هندوانه برداشت کنم، فردا به اندازه ۲۰۰ کیلو هندوانه دانههای بیشتری نسبت به سال قبل در اختیار دارم و بیشتر از سال گذشته پیشرفت خواهم کرد و این چرخه به همین شکل ادامه دارد. همچنین امکان دارد که سال بعد روش نوینی در آبیاری ایجاد شود یا مردم به استفاده از میوه دیگری به جای هندوانه روی آورند و تمام معادلات پیشین تغییر کنند.
نگاهی نزدیک به تکینگی فناوری
پس از مفاهیم ضروری ابتدایی که در بالا به آن پرداختیم یک بار دیگر به اصل موضوع یعنی تکینگی فناوری برمیگردیم و از نزدیک نگاهی دقیقتر به آن میاندازیم.
جان فون نویمان، ریاضیدان آمریکایی و مجاریالاصل که یکی از مهمترین افراد در حوزه رایانش نوین بود، اولین بار عبارت «تکینگی» در مورد کامپیوترها را در دهه ۵۰ میلادی به کار برد. سپس ایدهای مشابه تکینگی فناوری در سال ۱۹۶۵ و در جریان جنگ جهانی دوم مطرح شد. ایروینگ جان گود، ریاضیدان بریتانیایی که به همراه آلن تورینگ به انجام عملیات رمزنگاری میپرداخت، این ایده را مطرح کرد که ماشینها در طول زمان و با افزایش تواناییهایشان بر مشکلات بیشتری غلبه خواهند کرد تا اینکه به توانایی لازم برای طراحی ماشینهایی بهتر از خود دست پیدا خواهند کرد. او این ایده را «انفجار هوش» نامید. بعدها و در سال ۱۹۹۳ موضوع تکینگی فناوری باری دیگر به واسطه مقاله ریاضیدان، استاد علوم کامپیوتر و نویسنده داستانهای علمی تخیلی «ورنر وینج» دیده شد. او در مقاله خود به نام «ظهور تکینگی فناوری: چگونه در عصر پسا انسان زنده بمانیم»، امکان پایان یافتن عصر انسان به واسطه دستیابی بشر به ابزارهای فناورانه لازم برای خلق هوش ابرانسانی تا ۳۰ سال آینده را مطرح کرد. در این مقاله، ۴ احتمال مختلف در این زمینه در نظر گرفته شده است که منجر به تحقق پیشبینی مطرح شده توسط وینچ میشوند:
• توسعه هوش مصنوعی توسط دانشمندان.
• دستیابی شبکههای کامپیوتری به شکلی از خودآگاهی.
• تغییرات بنیادین انسانها پس از استفاده از رابطهای انسانی – ماشینی و سایبورگ شدن.
• مهندسی هوش انسانها.
پس از وینچ، ری کورزویل به بسط موضوع تکینگی فناوری در قالب کتابهای متفاوت خود پرداخت. همانطور که گفته شد، ری کورزویل در تلاش برای پیشنگری رخدادهای آینده تا سال ۲۱۰۰ به بازهای از زمان رسید که امکان پیشنگری وقایع پس از آن را نداشت. این بازه زمانی تحت عنوانی به نام «تکینگی فناوری» اینگونه تعریف شد:
«بازهای از زمان که به واسطه شکلگیری هوشی برتر (بیولوژیکی یا غیر بیولوژیکی) نسبت به انسان امروزی، حجم تغییرات به حدی زیاد میشود که از توانایی پیشنگری ما در حال حاضر خارج میشود.»
در این فرضیه، این ناتوانی در پیشنگری وقایع پس از تکینگی فناوری از این واقعیت نشات میگیرد که ما قادر به پیشنگری نتایج ناشی از تصمیمهای موجودی برتر از خودمان نیستیم. در تعاریفی دیگر میزان برتری این هوش برتر، بیشتر از هوش تمامی انسانها ذکر شده است.
تا کنون سناریوهای متفاوتی برای رسیدن به تکینگی فناوری و هوش برتر مد نظر مطرح شده است که برخی از مهمترین آنها، موارد زیر هستند:
• شکلگیری هوش مصنوعی برتر از انسان (ASI).
• استفاده از پتانسیلهای هوش مصنوعی برای ارتقای هوش انسانی ورای محدودیتهای پیشین خود.
• پیدا کردن راههایی برای ارتقای تواناییهای ذهن بیولوژیک انسانی.
• ایجاد شبکهای از کامپیوترها با هوشی فراتر از انسان.
اگرچه ری کورزویل سال ۲۰۴۵ را برای وقوع تکینگی فناوری ذکر میکند، اما پیشنگریهای متفاوت توسط سایر آیندهپژوهها، ارقام متفاوتی از ۲۰۳۰ تا ۲۱۰۰ و ورای آن را نشان میدهند. برای مثال «ماسایوشی سان» کارآفرین، سرمایهدار و مدیر ارشد اجرایی ژاپنی که در حال حاضر به عنوان مدیر عامل اجرایی شرکت سافتبانک و رئیس هیئت مدیره شرکت اسپرینت فعالیت میکند، سال ۲۰۴۷ را برای وقوع تکینگی فناوری ذکر میکند.
پیشنگریهای ری کورزویل از آینده فناوری در دهه پیش رو
سال ۲۰۲۰ – افزایش قدرت رایانههای شخصی با امکان مقایسه آنها با توان مغز انسان
هوش مصنوعی حتی همین الان نیز در شیب نمودار نمایی پیشرفت خود قرار گرفته است. در سال ۲۰۱۱ کامپیوتر واتسون شرکت IBM، دو انسان قهرمان مسابقه اطلاعات عمومی تلویزیونی آمریکا با نام «جپردی» را شکست داد. در سال ۲۰۱۶ سیستم هوش مصنوعی AlphaGo شرکت گوگل موفق شد قهرمان ۱۸ دوره از مسابقات جهانی Go را شکست دهد. در انتهای سال ۲۰۱۷ هوش مصنوعی AlphaZero موفق شد پس از چند ساعت تمرین بازی Go با خودش، هوش مصنوعی AlphaGo را با نتیجه صد بر صفر شکست دهد. در ابتدای سال ۲۰۱۹ نیز هوش مصنوعی IBM Debater موفق شد در مناظره با افراد برتر در حوزههای مالی، اجتماعی و … آنها را به سختی به چالش بکشد.
اگرچه برآوردهای متفاوتی از توان پردازشی مغز انسان وجود دارد، اما مطابق برخی از برآوردها (حدود ۱۷ پتافلاپ) ابرکامپیوترهایی همچون Supercomputer Fugaku از شرکت ژاپنی Fujitsu از توان پردازشی مغز انسان فراتر رفتهاند. به تمام اینها اخبار تازه در مورد پردازندههای کوانتومی همچون Sycamore گوگل را نیز اضافه کنید. البته توان پردازشی مغز انسان تنها مربوط به بخش سختافزاری است، حال آنکه آنچه انسان را خاص کرده است، بخش نرمافزاری مغز اوست؛ یعنی توانایی انجام کارهای متفاوت همچون نقاشی کشیدن، خندیدن، فضانوردی، شنا و سایر فعالیتهای وی.
آیا در برنامههای آتی کسب و کار خود آماده استفاده از این پتانسیلهای تازه هستید؟
سال ۲۰۲۱ – امکان دسترسی به اینترنت بیسیم در ۸۵ درصد از نقاط کره زمین
در حال حاضر میدانیم که دست کم سه شرکت مشغول کار در این حوزه هستند. استارلینک با ۱۲٫۰۰۰ ماهواره و کایپر با ۳٫۲۳۶ ماهواره در تلاش برای گسترش اینترنت از طریق منظومهای از ماهوارهها هستند. شرکت وانوب نیز با ۶۵۰ ماهواره در پی چنین هدفی بود که البته اخیرا اعلام ورشکستگی کرد. گوگل (Alphabet) نیز در یکی از شرکتهایش به نام Loon LLC در حال تلاش برای ارائه اینترنت با استفاده از بالن است. همچنین فیسبوک با همراهی برخی شرکتهای دیگر در تلاش برای پوشش اینترنت با استفاده از پهپاد بود که پس از پروژههای ماهوارهای فوق، این پروژه را به شرکتی دیگر واگذار کرد.
به نظر شما اضافه شدن چند میلیارد نفر به فضای مجازی پس از اجرایی شدن این پیشنگری، چه تاثیری بر کیفیت زندگی ما، رشد کسب و کارهای اینترنتی و رشد بشر خواهد داشت؟ حضور بالای ده هزار ماهواره در مدار زمین چه تبعاتی در زمینه آلودگی نوری آسمان شب و رصد با تلسکوپها و رصدخانههای زمینی خواهد داشت؟ فراگیر شدن اینترنت به این شکل، چه تاثیری بر نظارت و فیلترینگ دولتها بر محتوای ارائه شده به مردم در فضای مجازی خواهد داشت و کارزار رسانهای را چقدر و به نفع چه کسانی تغییر خواهد داد؟
سال ۲۰۲۲ – وضع قانون رفتار انسانها و رباتها در ایالات متحده و اروپا (تعیین وظایف و حوزه فعالیت ربات ها)
قوانین سهگانه آسیموف را به خاطر دارید؟
* یک ربات نباید با ارتکاب عملی یا خودداری از انجام عملی باعث آسیب دیدن یک انسان شود.
* یک ربات باید از تمامی فرمانهای انسان تبعیت کند، مگر اینکه آن فرمان یا فرمانها در تعارض با قانون نخست باشد.
* تا هنگامی که قانون نخست یا دوم زیر پا گذاشته نشده، ربات باید وجود خود را حفظ کرده و در بقای خود بکوشد.
انتخابهای اخلاقی، شرح وظایف و حقوق رباتها به نسبت فرهنگ هر کشور و هر منطقه از پیچیدگیهای دور از انتظاری برخوردار است که دشواریهای تعیین چگونگی آن را دو چندان میکند.
آیا روزی میرسد که انجمنی جهانی تحت عنوان «حمایت از حقوق رباتها» داشته باشیم؟ اگر در انتخابات آتی مجلس به جای انسانها، هوشی مصنوعی در مجلس قرار بگیرد و تصمیمهای لازم را از طریق همهپرسی و بر اساس تجمیع و بررسی آرای همه مردم بگیرد، به نظر شما تصمیمگیریها و نتایج فعالیت او چگونه خواهند بود؟ در نظرسنجی که اخیرا در این مورد در فضای مجازی برگزار کردم، حدود ۶۷٪ از ۴۵۸ شرکتکننده آن معتقد بودند که در صورت استفاده از هوش مصنوعی، وضعیت کشور بهتر میشود.
سال ۲۰۲۴ – اجباری شدن هوش مصنوعی در خودروها (عدم اجازه نشستن پشت خودروی غیرخودران)
بسیاری از افراد تا به حال در مورد خودروهای برقی و خودران تسلا و برتریهای آنها نسبت به پرچمدارهای صنعت خودروسازی شنیدهاند. اما بازار خودروهای خودران محدود به تسلا نیست و گوگل، جنرال موتورز و تقریبا بیشتر خودروسازهای مطرح جهان به سمت ساخت خودروهای خودران خیز برداشتهاند یا اولین نمونه محصولات خود را به بازار ارائه کردهاند. تنها در تصادفهای جادهای ایران، سالانه بالغ بر ۱۶هزار نفر جان خود را از دست میدهند و حدود ۳۰۰ هزار نفر مصدوم میشوند. این واقعیت که علت بروز بسیاری از تصادفها خطای انسانی است، نیاز به توسعه هوش مصنوعی در خودروهای خودران را افزایش میدهد. انتظار میرود این ضرورت تا جایی پیش برود که تا پیش از سال ۲۰۲۵ بزرگراههایی اختصاصیِ خودروهای خودران داشته باشیم و این محدودیتها به سرعت گسترش یابند.
اما سوال بزرگ این است که مقصر در تصادفهای ماشینهای خودران (در صورت بروز) کیست؟ مالک یا سازنده؟ چنانچه یک خودروی خودران در شرایطی اضطراری قرار بگیرد که مجبور به تصادف با یک یا چند نفر از افراد حاضر در صحنه باشد، چه معیاری تصمیم نهایی آن را مشخص خواهد کرد و چه کسی مسئول تبعات آن است؟ گسترش خودروهای خودران چه تاثیری بر صنعت حمل و نقل و صنایع وابسته و تاکسیهای اینترنتی و نیروی کار این حوزهها خواهد گذاشت؟
سال ۲۰۲۵ – تشکیل بازارهای بزرگ عضو های مصنوعی بدن انسان
تصور کنید که دیگر خبری از صفهای پیوند اعضا و مرگ و میر ناشی از دیر رسیدن عضو نباشد. از طرفی آنچه در دنیای پرینترهای سهبعدی رخ میدهد تنها محدود به پرینترهای سهبعدی اعضای بدن نیست. امروز پرینترهای سهبعدی میتوانند اشیاء، خانه، مواد غذایی، اندام انسان، پارچه، سازههای فلزی و … را پرینت کنند. پرینتر سهبعدی MultiFab قادر است تا ۱۰ ماده متفاوت را پرینت کند، پرینتر سهبعدی Refabricator در راه رسیدن به ایستگاه فضایی بینالمللی است و حتی استارتاپ Orbex موفق به چاپ راکت با استفاده از پرینتر سهبعدی شده است. همه این پیشرفتها احتمالا منجر به شکلگیری خردهانقلابی در حوزه تولید خواهد شد. روزی را تصور کنید که برای تولید انبوه پهپاد ابداعی خود به جای راهاندازی کارخانه و تحمل دردسرهای آن، دستور چاپ ده هزار نسخه از اختراع جدید خود را به کارخانههای پرینتر سهبعدی میدهید تا در صورت دریافت فروش و بازخورد مناسب، تعداد بیشتری را چاپ کرده و به فروش برسانید. آیا کسب و کار شما برای مواجهه با این خردهفناوری و رقابت با استارتاپهای رقیب تازه نفس ناشی از این تحول آماده است؟
سال ۲۰۲۷ – رواج رباتهای خدمتکار با توان انجام کارهای سخت و تبدیل شدن آنها به یک ابزار و دستگاه معمولی در زندگی روزمره انسان
رباتهای پرنده Festo و رباتهای سگمانند شرکت بوستون داینامیکس یا ربات BINA48 تنها بخشی از فعالیتهای جاهطلبانه در این حوزه هستند. انتظار میرود که هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۷ در نیمهراه رسیدن به تواناییهای لازم برای AGI شدن باشد. هوش مصنوعی AGI به هوش مصنوعی گفته میشود که به اندازه انسان امکان انجام کارهای متفاوت (تواناییهای نرمافزاری) را داشته باشد.
ضروری است که از خود بپرسید که این هوشهای به سرعت در حال رشد، چه زمانی شغل شما را تصاحب خواهند کرد؟ آیا شغل مناسبی را انتخاب کردهاید و از موج تهدید شغلی ناشی از رشد هوش مصنوعی در امان هستید؟ فرض بگیرید که در آیندهای فرضی مدیر یک شرکت هستید و یک انسان، یک سایبورگ و یک هوش مصنوعی برای تصدی یک موقعیت شغلی یکسان به شما مراجعه کردهاند، شما کدام یک را استخدام میکنید؟ در نظرسنجی که چند ماه پیش در این مورد در فضای مجازی برگزار کردم، تنها حدود ۴۰٪ از ۴۵۹ شرکتکننده آن به انسان رای دادند.
سال ۲۰۲۸ – ارزان و قابل دسترسی شدن انرژی خورشیدی برای مصرف ساکنان زمین
مهر ماه ۹۸، جعفر محمدنژاد سیگارودی، سخنگوی سازمان انرژیهای تجدید پذیر، هزینه نهایی تولید برق (به ازای هر کلیو وات ساعت) در ایران را ۶ سنت اعلام کرد. این در حالیست که هزینه تولید برق با پنلهای خورشیدی در نقاط مختلف جهان در همان زمان بین ۲ تا ۳ سنت و با توربینهای بادی در حدود ۴ سنت است. در نه ماهه نخست سال ۲۰۱۹ میلادی کشور آلمان موفق شد میزان برق تولید شده از انرژیهای پاک در کشور خود را به حجم برقی که نیروگاههای ذغال سنگ در این کشور تولید میکنند برساند. نکته مهم آن است که کمآفتابترین منطقه ایران از پرآفتابترین منطقه آلمان، آفتابیتر است و بهرهوری پنلهای خورشیدی هر دو سال دو برابر میشود.
سایر منابع حیاتی بشر نیز شرایط مشابهی را تجربه میکنند. برای مثال در زمینه تغذیه، گوشتهای آزمایشگاهی و گوشت حشرات به سرعت در حال اثبات برتریهای خود و کاهش هزینههای خود در مقابل گوشت دام هستند و در آیندهای نزدیک، سهم قابل توجهی از بازار صنایع غذایی را تصاحب خواهند کرد. در مقام مقایسه، برای تهیه یک میلیارد همبرگر ۱۱۳ گرمی با روش سنتی نیاز به پرورش یک میلیون و دویست هزار گاو برای مدت ۳ سال در زمینی به مساحت ۸۶۰۰ کیلومتر مربع دارید، در حالی که تهیه آن به روش آزمایشگاهی نیاز به پرورش سلولهای بنیادین عضلات یک گاو زنده برای حدودا یک ماه و نیم دارد و تنها مشکل آن هزینه است که احتمالا ظرف چند سال آینده توانایی رقابت در این زمینه را نیز خواهد داشت.
به نظر شما با توجه به تداوم کاهش هزینه تولید برق و رشد روزافزون خودروهای برقی، آینده اقتصاد کشورهای متکی به نفت و گاز (مانند ایران) چگونه خواهد بود؟ حضور رقبای جدید در صنایع غذایی چه تاثیری بر کشورهای فقیر و بهبود مشکلاتی چون سوء تغذیه و تولید دی اکسید کربن ناشی از دامداری خواهد داشت؟
سال ۲۰۳۰ – گسترش استفاده از نانو فناوری در صنعت
یکی از بزرگترین دستاوردها در زمینه نانو فناوری در سالهای اخیر، قطعا گرافن بوده است. گرافن یکی از بزرگترین دستاوردهای بشر است که با کشف آتش مقایسه میشود و همانطور که پیش از این گفته شد، قیمت تولید آن در سالهای گذشته به شدت کاهش پیدا کرده و به زودی به صرفه اقتصادی مناسب جهت تولید و مصرف انبوه خواهد رسید. گرافن نازکترین، سبکترین، قویترین ماده جهان و بهترین هادی گرما و الکتریسیته است که قابلیت خودترمیمی نیز دارد.
تقریبا هفتهای نیست که قابلیت تازهای از این ماده مشخص نشود (+منبع +منبع). قابلیتهای افسانهای گرافن موضوعی است که هر کسب و کاری باید به آن و تاثیرات آن در افزایش بهرهوری خود دقت کند. ساخت سلولهای گرافنی خورشیدی با قابلیت تولید برق از نمک موجود در آب باران در سال ۲۰۱۶، تشخیص سلولهای سرطانی با استفاده از گرافن توسط دانشمندان دانشگاه ایلینوی در شیکاگو در اوایل سال ۲۰۱۷، ثبت پتنت مرتبط با باطریهای گرافنی سامسونگ در اواخر سال ۲۰۱۷ و موارد متنوع دیگری در حوزههایی همچون اسکنرها، سنسورها، عایقها، اندام مصنوعی، پهپادها، هواپیماها و … تنها گوشهای از کاربردهای بیشمار این ماده هستند.
در این بین سوال اساسی این است که برخورد کسب و کار شما با این بازیگر جدید دنیای کسب و کار چگونه است و آماده سوار شدن بر موج تحولات ناشی از ورود آن به بازار هستید یا خیر؟
سال ۲۰۳۲ – استفاده از نانورباتها در علم پزشکی
این مسیری است که هماکنون نیز با برخی روشهای درمانی پیشرو برای درمان سرطان نیز کار بر روی آن شروع شده است، اما محدود به این حوزه نمانده است. تزریق داروی لازم در مقدار لازم به سلول مد نظر توسط نانورباتها میتواند تحول بزرگی در پزشکی باشد. علاوه بر این، پیشرفتها در حوزه پزشکی منحصر به نانورباتها نمانده و روش ویرایش ژن «کریسپر (CRISPR)» یکی دیگر از بزرگترین اتفاقهای مورد انتظار در این حوزه خواهد بود. این موارد و بسیاری پیشرفتهای فناورانه دیگر در آینده پزشکی، مواردی هستند که میتوانند یک بار برای همیشه، تمرکز پزشکی را از درمان به سمت پیشگیری ببرند.
اگر شما نیز در حوزه پزشکی فعال هستید یا در رشتههای مرتبط با آن مشغول به کار هستید، بهتر است از هماکنون به «چه میشود اگر …»های منتج از این تغییرها خوب بیاندیشید.
سال ۲۰۳۴ تا ۲۰۳۸ – نخستین ملاقات با هوش مصنوعی AGI
هوش مصنوعی AGI به آن دسته از هوش مصنوعیها اطلاق میشود که از جهت تواناییهای نرمافزاری در سطح انسان قرار دارند. تمامی هوش مصنوعیهای موجود در حال حاضر از دسته ANI هستند که تنها قادر به انجام یک یا چند وظیفه هستند، اما هوش مصنوعیهای رده AGI از این جهت قابل مقایسه با انسانها خواهند بود.
به نظر شما، رسیدن هوش مصنوعیها به تواناییهایی برابر با خالقان انسانی خود، چه تبعاتی برای ما خواهد داشت؟
سال ۲۰۳۹ – کاشت مستقیم نانورباتها در مغز
ادامه مسیری که به اعتقاد ری کورزویل اولین نمودهای عملی و گسترده آن از سال ۲۰۳۰ شروع خواهد شد، ما را به جایی میرساند که شاید روزی بتوانیم موفق به استفاده مستقیم از نانورباتها در مغز و سیستم عصبی خود شویم. ارتباط آنی، اتصال مستقیم به اینترنت و فضای ابری از طریق مغز، افزایش سرعت پردازشی ذهن انسان، دگرگونی حوزه آموزش، کاربردهای سهمگین آن در زمینه اینترنت اشیاء و بسیاری موارد دیگر، تنها بخشی از تبعات چنین رخدادی هستند. این یکی از مهمترین نقاط عطف در سلسله پیشنگریهای ری کورزویل تا رسیدن به تکینگی فناوری است. وی معتقد است که ما تنها دو تا پنج سال تا زمانی که بتوانیم نانورباتها را به طور موثر در مغز به کار گیریم، فاصله داریم. «نورالینک (Neuralink)» یکی از شرکتهای فعال در این حوزه است که با تلاش برای ساخت تراشهای کاشتنی در مغز، در ابتدای راه در این حیطه قرار گرفته است.
شما فکر میکنید که چه میشود اگر با استفاده نانورباتها، بتوانید روش انتقال پیام در مغز خود را از روش الکتروشیمیایی فعلی به روش الکتریکی تغییر دهید؟
سال ۲۰۴۱ – افزایش توان اینترنت به میزان ۵۰۰ برابر امروز
از زمانی که این پیشنگری انجام شده است (پیش از ۲۰۱۰)، شاهد بسترسازی و گسترش ورود نسل پنجم شبکه تلفن همراه (۵G) و افزایش سرعت اینترنت همراه به موازات آن هستیم. همانطور که گفته شد، یکی دیگر از پیشنگریهای ری کورزویل برای سال ۲۰۱۲، امکان دسترسی به اینترنت بیسیم در ۸۵ درصد از نقاط کره زمین است. این در حالی است که زمزمهها در خصوص نسل ششم شبکه تلفن همراه نیز شروع شده است و حتی صحبتها و اقداماتی از چیزی به نام «اینترنت کوانتومی» مطرح شده است که در قسمت ۱۳۵ پادکست رادیو بادیو میتوانید بیشتر در مورد آن بشنوید.
به نظر شما وجود اینترنت با چنین سرعتی چه تاثیری در جامعه بشری و پیشرفتهای علمی میگذارد؟
سال ۲۰۴۲ – نخستین مورد جاودانگی
اگرچه در طول تاریخ مفاهمی مانند اکسیر جاودانگی تنها در داستانهای نیمهشب و افسانههای دور و دراز جای داشتند، اما امروز جاودانگی موضوعی کاملا جدی به همراه چالشهای اخلاقی سنگین است. از جمله کاندیداهای احتمالی برای جاودانگی میتوان به مواردی مانند «افزایش طول دنباله تلومر»، «آپلود آگاهی بر روی میزبان جدید»، «فریز کردن افراد پس یا پیش از مرگ» و … اشاره کرد. پیش از این در پرونده جلد شماره ۶۵۸ و مقالهای در شماره ۶۵۹ مجله دانشمند به این موضوعات پرداخته شده است.
شاید وقت آن باشد که از خود بپرسید که علاقهای به جاودانه شدن دارید یا خیر؟
سال ۲۰۴۵ – آغاز عصر تکینگی
همانطور که گفته شد، مطابق برآوردهای ری کورزویل سال ۲۰۴۵ به عنوان زمان وقوع تکینگی فناوری یاد شده است. زمانی که بر اثر شکلگیری هوشی برتر از انسان امروزی (سایبورگها، هوش مصنوعی یا …)، حجم اتفاقها پس از آن به قدری زیاد میشود که چگونگی آنها قابل پیشبینی نیستند.
«چه میشود اگر»های کلان
در انتها، لازم است پس از نگاهی کلی بر آنچه که مرور شد، برخی از سوالات کلیدی را از خود بپرسیم تا با تفکر در مورد آنها، نگاه آیندهنگرانه خود را تقویت کنیم.آیا تکینگی فناوری قابل اجتناب است؟
* چه شغلهایی در آینده نابود خواهند شد و چه شغلهایی شکل خواهند گرفت؟
* آیا شغل شما در خطر است و چه کاری برای بهبود آینده شغلی خود میتوانید انجام دهید؟
* مهارتهای آینده چیست؟
* رفتار هوش برتر (انسانی یا غیرانسانی) در زمان تکینگی فناوری با انسانی که امروزه میشناسیم چگونه خواهد بود؟
* تکلیف گونه انسان و اساسا مفهوم انسانیت چه خواهد شد؟
پینوشت:
۱٫ محتوای موجود در این مطلب پیش از این در ۴ شماره (۶۷۵ تا ۶۷۸) مجله دانشمند منتشر شده بود.
۲٫ برای نوشتن این مطلب ۷ هزار کلمهای حدود ۷۰ ساعت زمان صرف شد.
۳٫ از جناب آقای دکتر محسن طاهری (آیندهپژوه و عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان) و جناب آقای مهندس مسعود زمانی (مدیر آزمایشگاه فناوریهای پیشرفته هلدینگ فناپ) بابت کمک و همراهی در تهیه محتواها صمیمانه سپاسگزارم.